ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

این موضوعی است که معمولاً از آن غفلت شده است. شاید به خاطر عادی بودنش نسبت به یک امام معصوم و شاید هم بخاطر تکراری و کلیشه ای شدن و شاید هم توجه زیاد به دیگر ابعاد مسأله و مغفول ماندن این بُعد!

اینکه مردان ِ یک قوم جنگ کنند و در سخت ترین شرایط و تا آخرین قطره ی خون به پای آرمان شان  بایستند و به فجیع ترین وضعیت ممکن به شهادت برسند ، اینها را شاید بتوان به سادگی هضم کرد (که البته به سادگی نمیتوان، و ما فعلا از ابعاد حیرت انگیزش میگذریم) اما اینکه در حین این نبرد و در تمام مصیبت های بعدش ، اهل و عیال این مردان هم چونان مرد به پای همان آرمان ها ایستادگی کنند و ذره ای اظهار ضعف در آنها نکنند و هیچ شکایتی نکنند و برعکس ، رفتارهای عزت مندانه و مردانه ی حیرت انگیزی داشته باشند ، هضم کردن و تحلیل این بُعد ماجرا چندان ساده نیست.

این تازه زمانی است که رفتارها و فرمایشات حضرت زینب صلواةالله و سلامه علیها را لحاظ نکنیم. چون میتوان گفت ایشان در دامن پنج نور مقدس تربیت شده اند و جز آنچه تاریخ به خود دید از ایشان توقع نمیرفته است.همچنین درباره ی امام سجاد علیه السلام چون امام معصوم اند. ولی درباره ی دیگر اهل بیت اباعبدالله علیه السلام از زن و کودک ، نه تنها هیچ موردی نقل -  حتی نقل ضعیف- نشده است که یکی از زن ها و یا حتی کودکان، از تمام این فجایع و سختی ها و ... شکایتی کرده باشند یا مثلا ذره ای در آن آرمان ها تشکیک یا تزلزل یا تردید یا کوتاهی کرده باشند، بلکه برعکس، از هریک از ایشان هرچه نقل شده ، آنچنان بزرگ منشانه و غیرت مندانه و ادب محورانه و ژرف نگرانه و مردانه بوده است که جز حیرت هیچ سخنی برای انسان نمیگذارد!

گاهی آدم نسبت به برخی مسائل فقط میتواند سکوت کند و تحیّر! تصور میکنم این یکی از آن موارد است که جز تحیّر و طرح سوال کاری نمیتوان کرد. نیاز به پژوهشی عمیق و وسیع در سیره و رفتار تربیتی حضرت اباعبدالله علیه السلام دارد که انسان کمی بفهمد چگونه چنین خانواده ای تربیت شده است. اما به هرجا که برسیم ، میتوان این را به صراحت یک معجزه از معجزات اباعبدالله علیه السلام دانست که در کنار دیگر ابعاد جریان عاشورا ، بر عظمت آن می افزاید. اینکه تعداد زیادی از زن و کودک را اینگونه تربیت کند و تا مرز عصمت عصمت پیش ببرد. تازه اگر نگوییم در این جریان به عصمت اکتسابی نرسیدند.....

 

پ.ن : اینکه صفت «مردانه» را به عنوان یک نکته ی مثبت به کار بردیم ، برخی ساده اندیشان ِ ظاهرنگر نگویند که این حکایت از تفکر مردسالارانه میکند! مقصود ما ، اشاره به استقامت و استواری و محکم بودنی است که یک مرد داراست.

 

۹۱/۰۹/۰۹
ملااحمدی