ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

پس از گذشت دوهفته ، حالا دیگر همه میدانند داستان آن هفت هزار تومان چیست!...

بنا نداشتم به این موضوع بپردازم. اما به جهاتی (که احتمالاً گرفتن یک حقوق هفت هزار تومانی هم در  انگیزه ام دخیل بوده!... :دی) بیان نکاتی را لازم دانستم. آنهم عمداً گذاشتم دوهفته ای از جریان بگذرد تا برای بیانشان، تحت تأثیر جوّ رسانه ای شبکه های اجتماعی و... قرار نگیرم...

 حالا دیگر همه میدانند داستان آن هفت هزار تومان چیست!...«فعالان ِ جنگ نرم ایران که در عرصه ی سایبر فعالیت میکنند ، به ازای هر ساعت ، 7000 تومان حقوق میگیرند».... (والبته به تعبیر فاکس نیوز 7  دلار ! به تعبیر خبرگزاری اسرائیل 8000 تومان و....!)

مهم نیست منبع اصلی خبر کجاست! مهم اینست که چنین خبری باید منتشر شود! طبیعی هم بود که چنین خبری در فضای مجازی بخصوص شبکه های اجتماعی سروصدا راه بیندازد.

اصل سخن ، کاملاً تکراری بود. خود نگارنده هم بارها این اتهام را از سوی مخالفین و معاندین ِ اعتقادی و سیاسی خورده بود که بخاطر حضور در شبکه های مجازی و فعالیتی که دارد، حقوق گیر ِ نظام است و بسادگی از کنار آنها گذشته بود. چراکه آنگاه که شخصی در مقام استدلال سخنی برای گفتن ندارد، طبیعی ترین حرکت (که نشان از ضعف شدید وی دارد) ، إتهام زدن به خصم است. چه ، که این خود روشی است بر سفسطه!...

اما این بار تفاوتش به این بود که این سخن از طرف کسی مطرح میشد که خودش از فعالان سایبری جنگ نرم بحساب می آمد. کسی که نه تنها از مدافعین نظام اسلامی محسوب میشد، بلکه جزء سابقین از وبلاگ نویسان ِ طلبه و روحانی بشمار میرفت !!... و این ، سخنش را برجسته میکرد. بله ، این بار «حرف دشمن از زبان دوست آمد بگوش!...»

آخر دیگران چه میدانند! خیال میکنند هر روحانی ای، براساس تربیت علمی ِ مرسوم حوزه علمیه ، سخن گفتنش دقیق و به بقول ما طلبه ها «قیراطی» است و هرحرفی را بی حساب کتاب نمیزند. مردم چه میدانند ، خیال میکنند هرکس به حوزه آمده، پس حتماً با اخلاق حوزه هم تربیت شده و براساس خصومت های شخصی اش ، درباره دیگران قضاوت ِ ناعادلانه نمیکند!... یا مثلاً بخاطر لج بازی (!!) به طرف مقابل تهمت نمیزند!!

اما حکایت آن 7000 تومان ِحرام!...

این که دوستان ِ(!) نادان براساس نمیدانم کدامین قرینه و دلیل، این اتهام (جنگ نرمی بودن) را مستقیماً به بنده و چندتن از دوستان وارد نمودند، بماند. اما اینکه نظام اسلامی ایران عرصه ی نبردی را با عنوان جنگ نرم جدی بگیرد و برای مقابله با آن برنامه ریزی کند و یکسری فعال شبکه های مجازی را استخدام کرده و بصورت سازماندهی شده برای مقابله با حمله های نرم دشمن در عرصه ی مجازی برنامه ریزی کند، به خودی ِخود نه تنها  امر بدی نیست، بلکه نشان از هشیاری برنامه ریزان فرهنگی و سیاسی این نظام دارد که بسیار لازم هم هست.

در پرتو این نکته، اگر چنین فرضی واقعیت داشته باشد، مسلماً آن حقوقی هم که این فعالان از نظام اسلامی میگیرند ، از حقوق های بسیار حلال خواهد بود، چراکه اصل این شغل (جنگ نرم) از معدود شغل های مقدس در حکومت اسلامی است که مستقیماً به حفظ این نظام اسلامی می انجامد.

بنابراین ، اینکه آن دوست ِ(!) نادان، حقوق بگیران ِجنگ نرم را (برفرض واقعیت داشتن چنین مساله ای) به «حرام خور» بودن متصف کرده ، از عجائب است. ایشان خود -مثلاً- با معارف اسلامی آشنا هستند و علی القاعده میدانند اصلِ تهمت زدن نزد خداوند متعال چه گناه بزرگی است و بخصوص اینکه تهمت به « حرام خوری» باشد!... نعوذبالله

اصل سخن اینکه:

ایشان این تهمت (جنگ نرمی ِحقوق بگیرِ حرام خور!) را در حالی متوجه بنده و دوستان نموده اند که...

جهادبرای حفظ اسلام (که امروزه درقالب جهاد برای حفظ نظام اسلامی ایران تجلی یافته) در حقیقت یک «آرزو» برای جوانان حزب اللهی میباشد. پس بجای اینکه این بخش از اتهام بالا توهین باشد، اگر واقعا بتوان ما را «مجاهد جنگ نرم» نامید، این برای ما یک افتخار است.

 از سوی دیگر طیف حزب الهی به حکم آشنایی ای که با مبانی اسلامی دارد و بحکم وجوب «أمربمعروف و نهی از منکر» و «تعلیم جاهل» ، بر خود لازم و «واجب» میداند که در این عرصه حضور پیدا کرده و به فعالیت بپردازد. بخصوص برای هم کیشان ما ، بحکم طلبه بودن، و به حکم اینکه فضای مجازی یک عرصه ی فرهنگی بسیار مهم و تأثیرگذار در جامعه ی ما است ، حضور در این عرصه را برخودمان یک امر تبلیغی ِ «واجب» تلقّی میکنیم ...

و کیست که نداند أخذ اجرت بر واجبات، از قدیم الایام در کتب فقهی، یکی از شغل های حرام به شمار می آمده و بنابراین ، اصولاً معنا ندارد که بخواهیم بخاطر این حضور از شخص یا ارگانی حقوقی دریافت کنیم!!

بخش سوم آن اتهام (حرام خوری) هم خودش یک تهمت است که پیشنهادم به آن دونفر اینست که علناً از طیف حزب اللهی طلب حلالیت بطلبند که چنین تهمتی را متوجه همه ی ایشان کرده و درپیشگاه الهی هم استغفار نمایند ؛ باشد که مورد مغفرت الهی واقع شوند...

و کلام پایانی اینکه:

این حضور برای شخص بنده آنقدر مقدس است که حقوق گرفتن بخاطرش را ظلم محض و به تعبیر بهتر «فروختن یوسف در مقابل ثمن بخس» میدانم!... و این بزرگترین توهینی بود که متوجه بنده و دیگر دوستان شد....پس شخصاً پاسخش را موکول میکنم به دادگاه عدل الهی!...

۹۰/۱۰/۲۱
ملااحمدی

جنگ نرم

نظرات  (۱)

کاش دوستان تهمت زننده ی ما انقدر مرد بودن که اشتباهشون رو قبول میکردن
ولی حیف