ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

لایُغَیِّرُ اللهُ ما بقـَوم ٍ حتـّی یُغَیِّرُوا ما بـِأنفـُسِهـِم (1)

1)

شیوه ی مبارزاتی ِ مسلحانه ، شیوه ای بود که آن شهید بزرگوار «سیدمجتبی نواب صفوی» (که رضوان الهی بر او باد) برای حرکت بسمت هدف عالیه ی تشکیل حکومت اسلامی ، به هم راه ِ همراهـانش پیش گرفته بود. اینجا در مقام قضاوت درباره ماهیت این روش نیستیم . ولی آنچه مسلم است، اینست که آن «اعدام های انقلابی» و حرکت ها - که امروزه در أفواه با عنوان حرکات رادیکالی (!) یاد میشود- همان اعدام ها، هریک بگونه ای در تسریع حرکت و پیش روی بسمت پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزائی داشتند.

اما از دیگر سو ، نیک روشن است که این شیوه، شیوه ای نبود که حضرت امام خمینی رضوان الله علیه ، با آن موافق باشند. (البته نه از جهت حکم فقهی ِ اعدام انقلابی و نه از جهت اختلاف در مبانی آنگونه که با مجاهدین خلق مخالف میکردند ، بلکه) مخالفت در روش بود... آنگونه که از شواهد بر می آید، به اعتقاد حضرت امام ، آنچه که برای برپائی یک حکومت اسلامی نیاز است، رسیدن جامعه به سطح بالایی از درک و شعور است . یعنی حرکت اجتماعی ِ مردم بدانسو برود که درنهایت خودش به این نتیجه برسد که باید انقلابی صورت گرفته و نظامی مبتنی بر اسلام ناب شکل بگیرد. این یکی از مهم ترین ارکان شکل گیری حکومت اسلامی است که در یک سیر طبیعی، در نهایت این «امت اسلامی» است که باید به این نتیجه برسد که نیاز به کمال دارد. و خود جامعه باید بسمت این کمال حرکت کند. خوب است یادآور شویم آنچه شرطِ لازم ِ ظهور امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف ، تشکیل حکومت جهانی و مدینه ی فاضلۀ نبوی است هم ،  همینست که تمامیت ِ جامعه ی جهانی بدین حدّ از شعور و کمال عقلی برسد.... (این خود بحثی مجزا میطلبد که مجالش نیست!...) نگاهی به سیره ی أمیرالمؤمنین علیه السلام نیز ما را به این مهم رهنمون میکند.

اگر مقایسه ای هم در آثار هریک از این دو روش مذکور داشته باشیم، این مطلب بروشنی خودنمائی میکند که شیوه ی مبارزاتی ای که حضرت امام رضوان الله علیه  به آن معتقد بوده و از ابتدای نهضت تا پیروزی و همچنین در ادامه ی حرکت ِ انقلاب براساس همان عمل میکردند، بمراتب عمق و اثر بیشتری داشت تا شیوه ی مبارزاتی ِ «چَکـُّشی»!  حرکات چَکـُّشی ِ یاران شهید نواب صفوی (که همه شان غرق در رحمت الهی باشند)، هرچند کاملاً لازم بوده و اثرات بسیار خوبی داشته است، لیکن عمق آثارشان بمراتب محدودتر و کمتر از شیوه ی مبارزاتی ِ حضرت امام بوده است... ( توضیح و بررسی مصداقی این مساله نیز بحثی مفصل میطلبد که باز در این مختصر نمیگنجد!)

*****

2)

پس از آنکه سرمایه ی اجتماعی ِ جریان نفاق در فتنه ی 88 طی مدت کوتاهی ریزش کرده و تفاله هایی در کف خیابان ماندند که هرازچندگاهی به بهانه ای برای امت اسلامی مشکل ساز شده و با حرکاتی ناشایست اوقات ملت را طیف حزب الهی را تلخ میکردند ، کم کم آنچه بیش از این خراب کاری های از نوع سخت و نرم برای قشر دلسوز و خیرخواه نظام دردآور بود، این بود که قوه ی قضائیه آنها را دستگیر نمیکند تا کار فتنه یکسره شود!... که مسلماً  باتوجه به اینکه قوه قضائیه زیر نظر مستقیم رهبری هست ، این مساله مربوط میشد به اینکه شخص رهبری در این مورد چه نظری دارد. و نتیجه گیری ای که ناخودآگاه از ملایمت قوه قضائیه (در آن برهه ی زمانی) گرفته میشد این بود که رهبری هم مخالف دستگیری سران فتنه بوده اند!...

که این درنوع خود تاحدی باعث ناراحتی برخی از  قشر ارزشی و دلسوز شده بود!... حتی نگارنده در همان ایام  برخورد داشته با بسیجیان دلسوزی که در جریانات اغتشاشات به عشق رهبری ، در خیابان ها به دفاع جانانه از نظام و ولایت پرداخته اند اما در آن روزها ، از این مساله اظهار ناراحتی میکردند. گرچه خود را در مقام عمل تابع محض رهبری میدانستند اما معتقد بودند ملایمت رهبری در این مساله شاید آنگونه که باید، به صلاح نظام نباشد!!...

*****

3)

فضای فتنه اساساً غبارآلود است!... دلیلش هم اینست که اهالی باطل بخشی از حق را که به نفعشان است گرفته، با باطل می آمیزند و بعنوان موضع اصلیشان اعلان میکنند و لذا تشخیص جریان حق از جریان باطل در حوادث فتنه گون بسیار سخت است. بهمین دلیل بود که امام خامنه ای مدّظلّه العالی در آن زمان از وظیفه ی بسیار مهم نخبگان و خواص سیاسی مبنی بر «روشنگری»در آن برهه ی حساس به آنها گوشزد میکردند و از جناب «عماریاسر» (علیه السلام) بعنوان یک نمونه ی کامل آن یاد میکردند... و خودشان هم به مناسبت های مختلف، ابعاد گوناگون فتنه را تشریح کرده و به کالبدشکافی آن پرداختند. همچنین تأکید میکردند که نخبگان دیدگاه خودشان را در مورد ابعاد فتنه «صریح و شفاف» بیان کنند حتی اگر مخالف نظر رهبری بود!...درخواستی که هیچ گاه توسط خواص عملی نشد، مگر چندنفر که شاید تعدادشان به انگشتان دست هم نرسد!

 اما در این میان ، با توجه به جایگاه «مردم» بعنوان مهمترین مؤلفه ی قدرت سیاسی ، مخاطب اصلی در جریانات فتنه گون سیاسی، و هدف اصلی در جنگ نرم ، همین توده ی مردم هستند و بالتبع غبارآلودی هم از همین فضای جامعه باید زدوده شود...

*****

4)

اساساً خاصیت عاشورا اینست که حق را از ناحق بطور کاملاً شفاف و صریح جدا میکند!...

آنچه در این میان به کمک نظام اسلامی و در اصل به کمک رهبری آمد، «عاشورا» بود. اتفاقاتی که در عاشورای 88 توسط عده ای نامسلمان ِ ملعون رخ داد ، در حقیقت پساپرده ی جریان فتنه را بگونه ای روشن و واضح برای امت اسلامی به نمایش گذاشت و پس از آن ، بیانیه ای که توسط موسوی منتشر شد و آنان را «مردان خداجو» نامید، بخصوص بعداز آن جریان بی حرمتی به ساحت مقدس حضرت امام  در 16 آذر، دیگرهیچ غباری در فضا باقی نگذاشت و کار را یکسره کرد...

*****

5)

ألا ولایَحمِلُ هذا العَلَمَ إلا أهلُ البَصَرِ و الصّبر...

اینجا بود که پس از آن روشنگری ها و ره نمودهای ره بری ، درک جامعه ی اسلامی از واقعیات و از حقیقت ِ فتنه به آن سطح لازم رسید و در روز 9دی آنگونه که باید، حرکت کرد و شرّ فتنه را از نظام اسلامی برای همیشه کـَند!...

باید رهبری "صبر" میکردند تا حقائق و پشت پرده ها روشن و مبیّن شوند تا اینکه جامعه ی اسلامی به درک بالاتری از فهم عمیق و بصیرت سیاسی برسد. تا خودشان برای آینده شان تصمیم بگیرند...

اگر قبل از آنکه زمانش فرابرسد، در حرکاتی چَکـُّشی ، سران فتنه دستگیر میشدند، قطعاً فتنه ادامه پیدا میکرد و هزینه های بیشتری برای نظام ایجاد میکرد. اما با تدبیر رهبری و با «صبر»ی  که ایشان در مقابل آنان داشتند، کار به جایی رسید که تمامیت امت اسلامی خودش به میدان آمد و در حماسه ی 9دی ،کاری کرد که دیگر دستگیر شدن یا نشدن سران فتنه، فرق خاصی به حال نظام نمیکرد. که از آن پس هم ملحق شدند به زباله دان تاریخ !...

امت اسلامی و تاریخ ، نباید فراموش کند که این«بصیرت» نافذ رهبری ، بهمراه «صبر» حَسنی ایشان بود که عامل جهش بزرگِ فکری برای امت اسلامی شد.......

 

________________

(1) آنچه در این نوشتار هست، صرفاً نگاهی سطحی نگرانه به «مدیریت رهبری در فتنه 88 » است . چه، که بررسی ابعاد گوناگون ومهمتر این مساله از درک نگارنده خارج است و مهم تر اینکه در یکی دومقاله هم نمیگنجد...!

۹۰/۱۰/۱۰

نظرات  (۱)

سلام
اشعاری در مدح امام خامنه ای با یه مداحی زیبا درباره آقا بروز شد
پیشنهاد می کنم حتما دانلود کنید
یاعلی