ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

عاشورای 1431....

۸ دی ۸۸ ۰۱ ۵۹

... وهذا یومٌ فَرِحَت به آلُ زیادٍ و آلُ مروان....

و این روز عاشورا، همان روزشادی آل زیاد و آل مروان است...

 

 

1) معاویه در اواخر عمر کثیف خود به پسرش یزید توصیه کرد که هیچگاه مستقیماً با حسین و آل علی علیهم السلام کمر مبارزه نبندد. بلکه باید به روش حقه بازانه ی پدر رفتار کند. چراکه در اینصورت شکست حتمی خواهد بود... اما یزید این توصیه ی پدر را جدی نگرفت و در جریان واقعه ی عاشورا هرآنچه میتوانست کرد و تا آنجا که توان داشت از خاندان عصمت هتک حرمت کرد. به این خیال باطل که دیگر با کشتن جسم حسین علیه السلام، تفکر حسین را هم کشته . اما کمتر از یک ماه از این واقعه نگذشته بود که به غلط کردن افتاد! در آن مجلس کذایی تمام تقصیرها را به گردن ابن زیاد لعین انداخت و در رثای حسین علیه السلام گریست(گریه ای نمادین)! در شام سه روز عزای عمومی اعلام کرد و مردم را ایجاب کرد به عزاداری !...

این تازه آغاز ماجرا بود؛ پس از این واقعه و براثر این واقعه، قیامها و جنگهای داخلی بسیاری درگرفت و کار تا بدانجا پیش رفت که تا کمتر از 4 سال پس از این جریان، بساط حکومت بنی امیه به کلی چیده شد...

 

2) انتخابات 22 خرداد 88 بهانه ای شد تا عده ای که سالها بدنبال فرصتی برای از بین بردن ثبات سیاسی درون کشور میگشته و با اساس اسلام وانقلاب مشکل داشتند، عرض اندامی کرده و اظهار وجود کنند. این حرکت – که مقدمات آن از ماه ها قبل اجرا شده بود، - از اولین روز اعلام نتائج انتخابات آغاز شد... و تا به امروز سیری را طی کرد که کم کم  مردم به ماهیت اصلی این جریان پی برده و خودشان را از صف آنان جدا کردند.ابتدا شعار ولایت فقیه و حکومت اسلامی و خط امام و دفاع از مظلوم داده شد؛ پس از مدتی حذف شدن و خط خوردن دو شعار اساسی «مرگ بر آمریکا» و « مرگ بر اسرائیل» و نفی حمایت از فلسطین و جنبش حزب الله لبنان در دستور کار اهالی این جریان قرار گرفت؛ پس از مدتی اساسی ترین شعار انقلاب اسلامیمان یعنی «جمهوری اسلامی» نفی شد و سپس کار بدانجا کشید که همین مدعیان خط امامی بزرگترین توهین و بی حرمتی به امام راحل را مرتکب شده و به تصویر مقدس آن بزرگ مرد الهی که تاریخ هزار و صد ساله ی غیبت چون او را به خود ندیده بود، توهین کردند. دیگر جای توجیه و صبر و تحمل باقی نمیگذاشت و ملت را بخروش آورده بود...

از چندین ماه قبل برای ماه محرم برنامه ها داشتند که بعلت عدم حمایت مردم همه ی نقشه هاشان نقش برآب شد. و در طول دهه ی محرم، هیچ کاری از پیش نبردند. دیگر مرگ سیاسی این جریان حتمی بود و باید بگونه ای خود را در افکار عمومی مطرح میکرد. اهالی این جریان تصمیم خود را گرفتند، بالاتر از سیاهی رنگی نبود ؛ به هر  روی میبایست کاری میکردند که ثابت کنند این جریان هنوز زنده است. در روز عاشورا آنگاه که مردم به عزاداری مشغول بودند، و خیابانها خالی، به خیابانها ریختند گواهی فوت خود را امضا کردند...!

 

این بار هم با شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه»، نابودی بنای انقلاب را آرزو کردند. پا را از کرده های وقیحانه ی پیشین هم فراتر گذارده و کمر به مبارزه با امام حسین علیه السلام بستند!

به دسته های عزاداری حمله کردند، به صفوف نماز جماعت حمله ور شدند و عده ای – از جمله امام جماعت- را مجروح کردند... مرا به یاد نماز ظهرعاشورای سال 61 قمری انداخت که یزیدیان به سمت صفوف نماز جماعت تیراندازی میکردند تا امام را شهید کنند...

گستاخ تر شدند، پرچم های « یاحسین » و «یا اباالفضل» (علیهما السلام) را پاره کردند و حسینیه را به آتش کشیدند.... اینان همانها هستند که تاچندی پیش شعار میدادند«یاحسین؛ میرحسین»! یادآوری میکنند به آتش کشیدن خیمه های آل النبی (صلی الله علیه و آله)  را در عصر عاشورای سال 61...

این روز، روز شادی آنان بود که در آن به سوت و کف زدن پرداختند! بازهم مرا به یاد لشگریان یزید انداختند که پس از شهادت اباعبدالله علیه السلام  به سوت و کف و پایکوبی پرداختند!

پارا فراتر هم گذاشتند و قرآن را هم به آتش کشیدند!!!... و هیچگاه فراموش نمیشود آن روزی که حرمت قرآن ناطق را حفظ نکردند؛ صحرای کربلا، 61/1/10 قمری را میگویم!...

 

نعوذ بالله! چه مینویسم؟!!  این بار هم پرده ها دریده شد و همان بی حرمتی ها تکرار شد؟!  این بارهم عده ای از جامعه ای اسلامی به مبارزه با امامشان برخاستند؟!یعنی عاشورائی دیگر تکرار شد؟؟!!

 آری  و نه! تکرار شد و نشد!

 

3)آن روز، این مردم به ظاهر مسلمان بودند که به جنگ حسین علیه السلام پرداختند و آن جنایات را مرتکب شدند. مردم کوفه؛ همانها که با بی بصیرتی عهدشکنی کردند و با نوه ی پیامبرشان جنگیدند. اما مردم امروز ایران حرکتشان در عرصه ی سیاست با بصیرت است.لذا همچون آن اهل کوفه نیستند که بیعت را بشکنند. بنابر این آن کربلا تکرار نشده!...

 

اما در سال 61 یزیدیان در کربلا حرمت قرآن ناطق را حفظ نکردند و تا آنجا که در توانشان بود، بی حرمتی کردند و با حجّت خدا، آنهم حسین بن علی علیهما السلام مبارزه کردند... «ولَعَنَ الله اُمَّّةً ... أزالتکم عن مراتبِکم التی رَتَّبَکم الله فیها... و لعن الله المُمَهِّدینَ لَهُم بالتّمکینِ من قِتالکم» لعنت خدا بر آن مردمی که با بی احترامی به شما، آن شؤونی که خدا به شما داده بود را رعایت نکردند و شما را از از آن رتبه ها و درجات پائین آوردند... و لعنت خدا بر آن کسانی که مقدمات این مبارزه باشما و بی احترامی به شما را فراهم کردند...

امروز هم کسانی حرمت این روز را حفظ نکرده و و رسماً کمر مبارزه با ولیّ خدا را بستند! اینان تاریخ نمیدانند، و اگر هم میدانند، تحلیل تاریخ بلد نیستند؛ اینها فراموش کرده اند که در طول تاریخ هرزمان و هرکس که با آل علی درافتاد، وَر افتاد.

 

مبارزه با حسین علیه السلام نه تنها پیروزی در پی ندارد، بلکه با سرعتی عجیب مبارزین را به تَهِ همان چاهی میندازد که خود تعبیه کرده بودند... اینان که تا قبل از این گور خود را کنده بودند، با این کارها گواهی مرگ سیاه خود را هم امضا کرده و تشییع جنازه را هم گذراندند؛ فقط مانده مراسم تدفین...

4) من چه میکنم؟! به مقدس ترین مقدساتم توهین شده و بعنوان یک نیمچه طلبه در ودیوار را نگاه میکنم؟! بَرِئتُ إلی الله و إلَیکم مِنهُم و من أشیاعِهِم و أتباعِهِم و أولیائِهم.من از آنان برائت میجویم و بسمت خدا و شما(اهلبیت علیهم السلام) میآیم. برائت میجویم از از آنان و از همه ی کسانی که پیرو آنها بوده و راه آنان را رفتند و ادامه دادند و دوستانشان...

 

ألّلهمّ العَنِ العِصابةَ التی جاهَدَت الحسین علیه السلام و شایَعَت و بایَعَت و تابَعَت علی قتله؛ ألّلهمّ العَنهم جمیعاً...

" بارالها! از رحمت خود دور کن آن گروهی را که با حسین علیه السلام جنگ کردند و آنها که این جنگ را گسترش داده و آنان که با این گروه بیعت کردند و هم کسانی را که در قتل حسین از راه آنان پیروی  کردند. خداوندا! همه ی اینان را از رحمت خود دور بدار... "

۸۸/۱۰/۰۸
ملااحمدی

نظرات  (۱)

...تا به حال از خودمون پرسیدیم که چرا قیمت انواع مواد مخدر و داروهای روان گردان در ایران دارای کمترین نرخ جهانی است...؟

چرا شبکه های مبتذل ماه واره ای به رایگان در اختیار ایرا ن و سایر کشور های جهان سوم قرار می گیرد...؟

چرا کشورهای سلطه برای غرب زدگی قشر فرهیخته و روشنفکر جامعه هزینه میکند...؟

چرا برای گسترش شبکه های نظیر شیطان پرست ها تا این حد تلاش می شود...؟

چرا این قدر تلاش می شود مقدسات ما را لگد کوب کنند ان هم با چماق پیشینه و تاریخ افتخار افرین ایران...؟

مگر کدام ایرانی مسلمانی هست که به ایرانی بودن خود افتخار نکند...؟

چرا این همه تلاش می شود ایران و اسلام را مقابل هم قرار دهند...؟

بیایید فقط اندکی با وجدان خودمان خلوت کنیم...ایا می توان باور کرد که امریکا وانگلیس دلسوز ملت ما هستند ونگران ازادی جوانان ما؟

ایا ازافغانستان و عراق نباید درس عبرت گرفت؟

ایزدپناه(غریبه)