ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

[ فرایند تأثیرگذاریِ موسیقی بر جانِ انسان از منظرِ علم‌النفس فلسفی ]

منتشرشده در تیرماه 1401 در شماره سیزدهم مجله خردورزی

فایل pdf مقاله

مقدمه

«اى عزیز، بکوش تا صاحب «عزم» و داراى «اراده» شوى، که خداى نخواسته اگر بى‌عزم از این دنیا هجرت کنى، انسانِ صورىِ بی‌مغزى هستى که در آن عالَم به صورت انسان محشور نشوى؛ زیرا که آن عالم، محل کشف باطن و ظهور سریره است. و جرأت بر معاصى کم‏کم انسان را بى‏عزم مى‏کند، و این جوهر شریف را از انسان مى‏رباید. استاد معظّم ما -دام ظلّه- مى‏فرمودند بیشتر از هر چه، گوش‌کردن به تغنّیات سلب اراده و عزم از انسان مى‏کند.»[1]

جمله‌ی پایانیِ عبارت بالا احتمالاً مشهورترین جمله‌ی کتاب «شرح چهل حدیث» امام خمینی (قدّس الله نفسَه الزّکیّة) است. کتابی که ایشان در آن تلاش کردند به معرفیِ دارو اکتفا نکنند و فرایندِ درمانِ رذائل نفسانی و اکتساب اخلاق الهیّه را هم برای مخاطب هموار کنند. شاید اوّلین نکته‌ی کاربردی که ایشان برای طی منازل سلوکی بیان میکنند، ترکِ گوش‌کردن به «تغنّیات» است. منظور از «تغنّی» صدای غنائی و به تعبیر امروزی «موسیقی» است. ایشان در آغازین صفحات کتاب، به نقل از استادشان -آیت‌الله شاه‌آبادی رضوان‌الله‌علیه- گوش‌دادن به موسیقی را موجب «سلب اراده و عزم» از انسان بیان کرده و عجیب‌تر آنکه این عامل، مخرّب‌ترین عامل نسبت به اراده عنوان شده است! طبق بیان ایشان، موسیقی به‌تنهایی این ظرفیت را دارد که باعث سلبِ انسانیّتِ انسان از او شود! چرا که عزم جوهره‌ی انسانیّت است[2] و گوش‌دادن موسیقی همین عزم را در انسان ضعیف میکند!

مگر موسیقی چیست و چه تأثیری در جانِ انسانی دارد که برای کمال او چنین مانع و مخرّب است؟! موسیقی چگونه میتواند عزم و اراده‌ی انسان را ضعیف کند؟ مگر آنانکه اهل موسیقی‌اند، آدم‌های بی‌اراده‌ای هستند؟ و اگر نه، پس آن اراده‌ای که ایشان در این عبارات از آن سخن میگویند، چگونه اراده‌ای است و موسیقی کدام سطح از اراده را تضعیف میکند؟ فرایندِ ضعیف‌سازیِ اراده توسط موسیقی چگونه است؟

در این نوشتار، برای پاسخ به این سؤالات و به طور خاص بررسی «چگونگیِ تضعیف اراده توسط موسیقی» ابتدا نگاهی مختصر به «اراده و عزم» آنچنان که حکیمان متألّه آن را تبیین کرده‌اند و «جوهره‌ی انسانیّت» عنوان شده، از منظر علم‌النفسِ فلسفی خواهم داشت؛ سپس برای بررسی تأثیر موسیقی بر جانِ انسانی، به پاسخ این سؤال می‌پردازم که «موسیقی با کدام ساحتِ وجود انسان ارتباط برقرار میکند؟» و سپس به اراده بازمیگردم و سعی میکنم از خلال تحلیل ارتباطِ آن ساحت با اراده، پاسخی برای مسئله‌ی اصلی نوشتار بیابم.

ملااحمدی
۰۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۴۵

منتشرشده در شماره چهارم مجلّه خردورزی

در این نوشتار تلاش می‌کنیم ابعاد مختلف مسئله‌ی «امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» (که در این نوشتار گاه به اختصار با عنوان «فریضتَین» از آن یاد می‌شود) را از منظر آراء الهیاتی و فقهیِ رهبر فرزانه‌ی انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدّظلّه‌العالی) بازخوانی کنیم. نگرش ایشان -علاوه‌بر جایگاه ممتاز ایشان در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران- از آن‌جهت برای ما مهمّ است که – به‌مثابه یک «فیلسوفِ حکمت عملی» در موضوعات مختلف اجتماعی و سیاسی بر پایه‌ی اسلام‌شناسی خویش ایده‌پردازی و نظرورزی کرده‌اند و ما برای ترسیم آینده‌ی روشن، به آراء چنین اندیشمندی نیاز داریم.

 

عناوین مطالب:

  • جهان اجتماعیِ معنابخش
  • در زنجیره‌ی تمدّن نوین اسلامی
  • مدیریّت توحیدی جامعه
  • هندسه‌ی تحقّق
  1. حفظ انسجام اجتماعی
  2. محبّت و شفقت
  3. رعایت مراتب
  4. استقامت و تکرار
  5. قانون‌مداری
  6. اولویّتِ سلطه‌ی أشرار
  • آیا «حجاب» در اولویّت است؟
  • تصریحات رهبری
  • «مسئله‌ی حجاب» در گذرِ زمان
  • «حرام سیاسی» در جهتِ سلطه‌ی أشرار

ملااحمدی
۲۳ اسفند ۰۲ ، ۱۸:۱۸

منتشرشده در شبکه اجتهاد

چندسالی‌ است که با موج نوظهوری از اظهارنظرهای فقهی از سوی برخی افرادِ حوزوی مواجهیم که تفاوت‌های جوهری با اظهارنظرهای فقهیِ پیش از این دوران دارد. مهم‌ترین ویژگی این نوع فقاهت – که البته با تسامح آن را گونه‌ای فقاهت می‌نامیم- چهار مشخّصه است:

ملااحمدی
۱۱ آذر ۰۲ ، ۱۹:۳۳

مقایسه‌ای تطبیقی میان آراء دکتر سروش و آیت‌الله مصباح یزدی (ره)

در تحلیل ابعاد قیام عاشورا

 

 

منتشرشده در شماره چهاردهمِ مجلّه‌ی تخصّصی «خردورزی»

دانلود فایل مقاله

.... «واقعه‌ی عاشورا» یکی از نقاط تقاطع این دو رویکرد فکری بود. این واقعه نه صرفاً یک ماجرای تاریخی، بلکه از منظرهای مختلف کلامی، اندیشه‌ی سیاسی و معرفت‌شناختی حاوی بصیرت‌های عمیقی برای متفکران مسلمان بوده و سرنوشت بسیاری از اندیشه‌ها را میتوان در تحلیل این واقعه به نظاره نشست؛ لذا از اهمّیت ویژه‌ای برخوردار است. در این تقاطع، دکتر سروش متأثر از اندیشه‌های فیلسوفان مدرن، حامل نگرشی منوّرالفکرانه و متفاوت از سنّت شیعی نسبت به این ماجرا بود و آیت‌الله مصباح یزدی (ره) نیز در امتداد سنّت الهیات شیعی، گاه‌گاه در آثار گفتاری یا نوشتاری‌‌شان نکاتی را بیان می‌کردند که -گرچه بدون تصریح، اما- با قدری صرافت میشد فهمید که در پاسخ به آن نگرش مطرح شده است. به همین دلیل پیگیری اندیشه‌های این دو متفکر میتواند نمونه‌ای از تقابل جریان منوّرالفکری و سنّت اسلامی در یک عرصه‌ی خاص را به نمایش بگذارد.

در این نوشتار سعی می‌کنم با بازخوانیِ دیدگاه‌های دکتر سروش در تحلیل واقعه‌ی عاشورا (در ابعاد مختلفش) و سپس مروری اجمالی بر مواجهه‌ی آیت‌الله مصباح یزدی (ره) با آنها، تقریری از این تقابل ارائه دهم. برای این غرض لازم است دیدگاه‌های هر دو اندیشمند همدلانه و به‌دور از تعصّب فهم و تقریر شود. البته اینکه دکتر سروش هیچ اثر مکتوبِ منسجمی درباره‌ی این موضوع ندارد و تمام دیدگاه‌هایش در قالب سخنرانی‌های پراکنده و مناسبتی مطرح شده، مقداری فهم منسجم و نظام‌وار اندیشه‌هایش در این موضوع را مشکل میکند و امکان ارجاع‌دهی را نیز با مشکل مواجه کرده است؛ اما راقم این سطور به عنوان ناظر سوّم در این تحقیق، سعی میکند آنچه که از تصریحات شفاهی ایشان برداشت کرده‌ را با رعایت اخلاق پژوهش و تقیّد به امانت در توصیف، تقریر کند.

ملااحمدی
۰۴ مرداد ۰۲ ، ۲۰:۰۶

اشاره

این یادداشت را برای مخاطبِ دانشجوی نه‌چندان آشنا به قیام عاشورا نوشته‌ام. (دریافت نسخه‌ی اصلی نشریه دانشجویی)

شاید بتوان کتاب‌های بهتری را هم نام برد؛ اما برای اینکه یک چارچوب و ساختار منسجم از این واقعۀ بزرگ پیدا کنیم، اینها احتمالاً بهترین گزینه‌ها هستند. به دلیل چندبُعدی بودنِ قیام عاشورا، کتاب‌ها را ذیل شش سرفصل کلّی معرفی کرده‌ام:

 

  1. فقهِ عاشورایی
  2. تاریخ و مقتل
  3. دین‌شناسیِ عاشورایی
  4. ابعاد معرفتی و ملکوتی عاشورا
  5. عاشورا به‌مثابه راهِ سلوک الی الله
  6. ابعاد اجتماعی و سیاسی قیام عاشورا

ملااحمدی
۲۷ مرداد ۰۱ ، ۰۷:۲۷