در دوران غیبت که انسانها مستقیماً دسترسی به «حجت خدا» ندارند، تکلیف دین خدا و خداباوران چیست؟ وظائفی که بعهده ی امام بود- بدلیل ختم نبوت – همچنان تا روز قیامت پابرجاست، مصالح غیبت هم هیچیک اقتضا نمیکنند که مردم از حداقل هدایت الهی بی نصیب بمانند. پس در این میان سرانجام این همه انسان که طی قرن ها و بلکه شاید هزاره های متمادی در دوران غیبت می زیند، چه میشود؟! با توجه به حکیم بودن خداوند، آیا پذیرفتنی است که میلیونها و بلکه میلیاردها انسان را به حال خود واگذارد؟! آیا ممکن است پس از گذشت حدود دو قرن از تولد دین «خاتم» و نازل شدن آخرین کتاب آسمانی(باتوجه به اینکه مسلماً این کتاب نیاز به تفسیر و تبیین از سوی یک منبع معصوم دارد،) ناگهان تمام درب ها به حقیقت بسته شده و وراه دین و سعادت مسدود گردد؟!
حال شاید در احکام و امور فردی بتوان گفت که باتوجه به آن توشه ی بجا مانده از امامان معصوم، همان احکام قدیمی که سنت ایشان است را اجرا میکنیم. اما در بسیاری از مسائل سیاسی و اجتماعی که سابقه ای نداشته و در ظرف زمانی خاصی پیش میآید، نظر دین اسلام چه بوده و تکلیف مسلمانان چیست؟ اگر اینگونه باشد، پس خاتمیت دین اسلام چه میشود؟ آیا میتوان فلسفه ی ختم نبوت را طی این دوران زیر سؤال برد؟!