ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

معرّفی کتاب «وجوه سیاسی در اسماء حسنی»

منتشرشده در شماره 26-27 فصلنامه علوم‌انسانی اسلامیِ صدرا

اسماء حُسنای الهی چه ارتباطی به بندگان دارند؟ آیا ویژگی‌های حضرت حق و عبد ارتباطی با هم دارند؟ عارفان و فیلسوفان بزرگ اسلامی به امکانِ بهره‌مندیِ آدمیان از اسماءحسنی تصریح کرده‌اند؛ اما این بهره‌مندی چگونه و در چه ساحتی میسّر است و چگونه ممکن است در سطوح عملیِ حیات بشری مؤثر واقع شده و کارکرد داشته باشد؟ کتاب «وجوه سیاسی اسماء حسنی» در واقع پاسخی به این پرسش‌های کلان در حوزۀ خاصّ اندیشۀ سیاسی است.

اسماء الهی به‌مثابه مبنای کنش سیاسی

یکی از مسائل مهم عرفان نظری، اسماء حسنی است. تمام جهان اعم از تکوین و تشریع، مظهر اسماء حسنای الهی است. دانشمندان بزرگ اسلامی به احصاء و تفسیر این اسماء با نگرش‌های گوناگون کلامی و تفسیری و فلسفی و عرفانی پرداخته‌اند. اما از میان همۀ آن مکتوبات، هیچ‌یک به وجوه سیاسیِ اسماء حسنی نپرداخته اند. درحالی‌که اگر اندیشمندان علوم انسانی به‌طور عام و اندیشمندان علوم‌سیاسی به‌طور خاص با رویکردِ اسماء حسنی موضوعِ تحقیقات خود را پی بگیرند، به نتایج بدیعی دست خواهند یافت.

دانشمندان بزرگ عرفان تصریح کرده‌اند که آدمیان می‌توانند به قدرِ سعۀ وجودیِ خود از اسماء الهی بهره‌مند شوند؛ درواقع با این بهره‌مندی، به اخلاق الهی آراسته می‌شوند و خواه‌ناخواه رفتارِ سیاسی آنان تحت‌تأثیر آن قرار می‌گیرد. بزرگ‌ترین بهره‌مندان از اسماء حسنی، انسان‌های کامل هستند که کمالاتِ علیا دارند. در رأس این هِرم، پیامبراعظم(ص) و ائمه‌هدی(ع) هستند که در زیارت جامعه با عنوان «ساسة العباد» از آن حضرات یاد شده است. اما مصداق روشنِ بهره‌مندی از اسماءحسنی در غیرمعصومین(ع)، امام خمینی(ره) است که ایشان در زمانۀ ما، سیاستِ اسمائی را به‌کار بست. لذا این رویکرد و تحقیق می‌تواند افقی گسترده فراروی محققان علوم سیاسی بگشاید تا در تحلیل ابعاد عمیق‌ترِ «انسان سیاسیِ مطلوب» نظریه‌پردازی نمایند.

نویسنده در این کتاب بیشتر به رویکرد عرفانیِ اسماءحسنی پرداخته و درعین‌حال به مباحثِ اخلاقی آن نیز التفات دارد. وی بر این باور است که اگر صاحبان قدرت سیاسی به اسماء حسنی معرفتِ عرفانی داشته باشند و با آن معرفت، خود را به اسماء حسنی «متعلق» و «متحقق» و «متخلق» کنند، نتایج شگرفی در حوزۀ سیاست به دست خواهد آمد. نتایجی که هم منجر به پیش‌رَوی اهداف سیاسی می‌گردد و هم منجر به رشد و تکامل معنوی انسان سیاستمدار خواهدشد.

«أحسن الحال» در کنش سیاسی

امروزه عنصرِ تعیین‌کننده در امور سیاسی، چگونگیِ حکومت است. چگونگیِ حکومت، از کیستیِ آدمیان سرچشمه می‌گیرد: «بگو کیستی تا بگویم چگونه حکومت خواهی کرد.» ازدیگرسو، در اسماء الهی وجوهِ سیاسی بسیاری نهفته است که به‌کاربردنِ آن‌ها در سیاست، مصداقِ «غَیِّر سوءَ حالِنا إلی أحسنِ الحال» است.

در این کتاب از روش معناشناسی استفاده شده است. مراد از معناشناسی در این تعبیر «مطالعۀ علمی معنا» است. بدین‌معنا که نویسنده به تحلیلِ معناییِ اسماءحسنی پرداخته و در کتاب و سنت، مفاهیمِ هم‌نشین با هریک از این اسماء را واکاوی می‌نماید و سپس تلاش می‌کند تا وجوه سیاسیِ هر یک از اسماء الهی را تبیین نماید. وجهِ سیاسیِ هر اسمی، به بار معناییِ آن اسم برمی‌گردد. نگاه اسمائی در تحصیل و توزیعِ قدرت و در دیگر عرصه‌های سیاست تأثیر بسزایی خواهد گذاشت. مثلاً «قدرت» که آن‌را موضوعِ علم سیاست دانسته‌اند، با رویکردِ اسمائی امری منفی تلقی نخواهدشد و بلکه برعکس، بهره‌مندی از اسماء هرچه بیشتر باشد، قدرت نیز فزونی خواهد یافت. اما این قدرتِ اسمائی، دیگر با خود فساد به همراه نخواهد داشت. لذا در این رویکرد، در توسعۀ سیاسی و اقتصادی و... به داشته‌ها بسنده نخواهیم کرد و توسعه‌ای را دنبال خواهیم کرد که پایدار باشد؛ چراکه اسماءحسنی بی‌پایان هستند.

از منظر قرآنی نیز، انسان خلیفةالله است و از این حیث، می‌باید از ویژگی‌های مستخلَفٌ‌عنه برخوردار باشد. مسلماً اوصاف مستخلف‌عنه در اوج شدت و قوت بوده و بهره‌مندیِ خلیفه در حضیض خواهد بود. اما به‌همان نسبت که انسانِ سیاست‌مدار در مدیریت سیاسی می‌تواند خود را به اسماءالهی آراسته کند، به همان نسبت سیاست‌ورزی‌اش نیز از اتقان و حکمت و زیبایی هستی‌شناختی برتری برخوردار خواهدشد. بنابراین مدیریتِ سیاسیِ آن‌دسته از صاحبانِ قدرت که به اسماء الهی آراسته هستند، در تحصیل و اِعمال و توزیع قدرت با گروهی که از اسماءحسنی پیراسته هستند، فرسنگ‌ها متفاوت خواهد بود.

وجوه سیاسی در اسماء حسنی

کتاب «وجوه سیاسی در اسماء حسنی» در یک مقدمه و نُه فصل و هر فصل نیز در چند مبحث و هر مبحث نیز در چند گفتار تنظیم شده است. همگرایی و انسجام سیاسی، قدرت سیاسی، معرفت و بصیرت سیاسی، حکمت سیاسی، رحمت سیاسی، حفاظت و اطلاعات سیاسی، اخلاق سیاسی و خلاقیت سیاسی محورهای کلی هستند که نویسنده ذیل هر یک چند موضوع مهم در حوزه کنش سیاسی را مورد تأمل قرار داده و تلاش کرده است تا کارکرد اسماء حسنی در هر یک از موضوعات موردنظر را تحلیل نماید. نویسنده در این کتاب مجموعاً 92 اسم از اسماء حسنی را مورد پژوهش معناشناسانه قرار میدهد و تلاش می‌کند وجوه سیاسی آن‌ها را استقصاء نماید؛ بدین صورت که نویسنده در هر یک از فصول، ابتدا به تبیین مبادی تصوری و تصدیقی و تبیین صورتمسئله پرداخته، سپس معنای هر اسم را تشریح نموده و چگونگیِ هر یک از «تعلق»، «تحقق» و «تخلق» به هر اسم از این اسماء توسط کنشگرِ سیاسی را نیز جداگانه بیان نموده است.

به جهت کثرت مباحث مطروحه در این کتاب، به عنوان نمونه برخی از مباحث آن را به اختصار اشاره میکنیم تا نگاهی هم به سبک و سیاق محتوای مباحث داشته باشیم:

احاطۀ قدرت سیاسی بر عرصه‌های حیات اجتماعی: «الشهید»

شهید به معنی شاهد (اسم فاعل) همه‌چیز را می‌بیند و با هر چیزی همراه است و بر آن نظاره می‌کند. همه‌چیز محاطِ او هستند و حضرت حق محیط بر آن‌ها است. بندۀ متحقّق به الشهید، به‌خصوص صاحب قدرت سیاسی و بالأخص کسی که در رأسِ هرمِ قدرت سیاسی قرار گرفته است، باید چنان نظارتی را سامان بدهد که در همه‌جا مشهودِ ملت باشد؛ همگان اقتدار سیاسی را ببینند و حاکمیت را غایب به‌شمار نیاورند. خدمات امنیت، تربیت و رفاه را چنان بر ملت بگستراند که بتواند با این کار بر ملت محیط باشد، نه با خشونت و تفتیش کردن.

سیاستِ هدایت‌محور: «النور»

ریشۀ «النور» از باب نصر به‌معنیِ روشنایی دادن و نورافشاندن است. به‌کاربردنِ «النور» به این بارِ معنایی نشاط‌آور است. بعید نیست نشاط علمیِ دانشمندان به نوربودنِ دانش بازگردد. در سیاست اسمایی، صاحبِ قدرت با تعلّق به اسم «النور» در واقع صاحبِ هدایت است و هادیِ ملّتِ خویش است. پس باید چنان سیر الی الله داشته باشد و به نورانیتی واصل گردد که مجسمۀ هدایت شود و هادی باید خود به نورانیتی برسد که هادیِ ملت شود. سیاستِ اینچنینی هدایت‌محور خواهد بود نه قدرت‌محور.

آزمون تصمیم‌های کلان سیاسی: «الخبیر»

تعلّق اسم «الخبیر» پس از آزمایش و آزمون حاصل می‌شود: «الذی خلق الموتِ و الحیاةَ لیَبلُوَکم أیُّکم أحسنُ عملاً» آزمون، ابتلاء، آزمایش و امتحان، همیشه از جانب خداوند به‌عنوانِ سنتی نیکو در جهان انسانی وجود داشته است. آزمایش و آزمودن در قاموس اسلام موج می‌زند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز به مالک‌اشتر می‌فرماید: «کارگزارانت را در به‌کارگیری، آزمون کن.» بنابراین هر انسانی و به‌خصوص صاحب قدرت سیاسی باید نخست بیازماید و دانشِ پنهان در هر ماجرا و ادعا را کسب کند. به‌خصوص در پدیده‌های سیاسی و اجتماعی بدون آزمودن، آگاهی کافی به دست نخواهد آمد.

نکته‌ای در نقد کتاب

شاید بتوان گفت مهم‌ترین نقد کتاب اینست که نویسنده در برخی موارد به کلی‌گویی اکتفا کرده و به‌صورت دقیق و جزئی نتوانسته کارکرد هر اسم در کنش سیاسی را تبیین نماید؛ شاید دلیل این امر، این باشد که در این طرح پژوهشی، کمیّت از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و نویسنده تلاش کرده به تحقیق در اسم‌های بیشتری بپردازد و همین امر باعث شده تا نتواند در هر یک از آن اسماء آنچنان‌که باید، تأمل کرده و ظرفیت‌های معرفتیِ موجود در آن‌ها را تبیین نماید. گذشته از این اشکال، اصل ایده و نوع پردازش عالِمانه و روش‌مندانۀ این کتاب را می‌توان ایده‌ای ناب و پردازشی نیک دانست که پژوهشگران این عرصه بی‌تردید می‌توانند از سرنخ‌های آن بهره‌های فراوانی در ابعادِ گوناگونِ اندیشه سیاسی اسلام ببرند.

کتاب «وجوه سیاسی اسماء حسنی» تألیف بهرام دلیر از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سیاسی در 493 صفحه و به‌قیمت 40000 تومان منتشر گردیده است.

۰۰/۰۴/۱۸