امروز دوشنبه ؛ 11 سال از هجرت رسول خدا به مدینه میگذرد و 28 روز از ماه صفر... دیگر حکومت اسلامی ِ نوپا آنچنان خودش را تثبیت کرده که در حال دفاع برون مرزی است...چندروز پیش ، به امر پیامبر (ص) سپاهی برای مقابله با سپاه روم روانه شده و ایشان تاکید بسیار کرده اند که حتما بجز افرادی که خودشان معین میکنند، همه در این سپاه حضور داشته باشند اسم چندنفر را هم برده اند که حتما در مدینه نمانند و حتما در سپاه حضور داشته باشند. سپاهی به فرماندهی اُسامةبن زید 19 ساله...! (1) ابوبکر ، عمربن خطاب ، عثمان ، ابوعبیدةبن جراح ، سعدبن ابی وقاص ، سعیدبن زیاد و قتادةبن نعمان از جمله اینان هستند که میبایست حضور میداشتند..(2)همانان که بعدا با شنیدن خبر شدت گرفتن بیماری حضرت به مدینه بازگشته و جریان تاریخ را به انحراف کشیدند!...
رسول خدا صلی الله علیه و آله ، تا چندروز پیش ، در خانه ی امّ سلمه بستری بودند. اما عایشه آمد و درخواست کرد ایشان را به خانه ی وی ببرند... که از شدت بیماری، با کمک أمیرالمؤمنین و فضل بن عباس به آنجا منتقل شدند...(3) (اینکه چه دلیلی داشت عایشه چنین تقاضایی کند، خود مجالی دیگر میطلبد!)
از صبح امروز تا چندروز دیگر، در شهر رسول خدا ، پشت سرهم وقایع و جریاناتی رخ میدهد که بعنوان لکه های سیاهی در تاریخ بشریت ، جریان تاریخ را به انحراف میکشاند و یکی پس از دیگری ، آنقدر بر دوش ولیّ زمان و حجّت خدا أمیرالمؤمنین علیه السلام سنگینی میکند و کار را بدانجا میرساند که حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) فرمودند :«بر سر من مصائبی آوار شد که اگر بر روز وارد میشدند، روز تبدیل به شب میشد!...»
1) تاریخ طبری ؛ 3 ؛ 54
2) طبقات إن سعد ؛2 ، 1903) تاریخ طبری ؛ 3 ؛ 58
مطالب مرتبط :