ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن . . . . . مگر آنکه شمع رویش به رهم چراغ دارد

ره رو

اگر انس و جن جز برای عبادت خلق نشده اند و اگر علی علیه السلام که «صراط مستقیم» است، تنها "راه" رسیدن به این هدف متعالی است، پـس کـامـل شدن در این عصـر ، جـز بـا تـمـسک به ولیّ الله الأعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) امکانپذیر نیست.
و حـال که از او چـونـان خـورشـیـد پـشت ابـر بـایـد بـهـره بـبـریم ، تـنـها "راه" جاودانه گی ، طی کردن مسـیـر «ولایت» است که نائبانش آنرا روشن کرده اند.

1.    چندی پیش به مناسبتی با ژست مفتخرانه یکی از دوستان میگفتم درحالیکه مراجع فعلی هنوز درگیر این مسأله هستند که حکم فقهی ِ شطرنج چیست ، مرجع تقلیدی دارم که از اساسی ترین مؤلفه ی لازم در بازی شطرنج برای بیان نکته ای سیاسی وام میگیرد و میگوید « کسی که وارد عرصه‌ى سیاست میشود، باید مثل یک شطرنج‌باز ماهر هر حرکتى را که میکند، تا سه تا چهار حرکت بعد از او را هم پیش‌بینى کند. که اگر چنین نکند ناشیانه رفتار کرده است » اینجا و این جمله خود به تنهایی میتواند نشان از هشیاری او و همراهی اش با مقتضیات زمان (البته بر اساس اصول و مبانی) و در یک کلمه «روشن فکری»اش نسبت به دیگر بزرگواران زمانه باشد.

2.      امروز پیامکی رسید با این محتوا که «مراجع رایتل رو تحریم کردن! » در وهله ی اول کمی برایم غیرقابل باور بود ، اما وقتی خبر خبرگزاری ها را خواندم و دست خط مبارک چهار مرجع تقلید بزرگوار را دیدم، هزارویک نکته ی با ربط و بی ربط ذهنم را درگیر خودش کرد. از حدس ِ دلیل فقهی ِ صدور این حکم گرفته تا منشأ احتمالی صدور و انتشار آن ، تا تبعاتی که ممکن است این خبر در جامعه داشته باشد و غیره

اما از همه ی اینها که بگذریم، یکی از چیزهایی که برایم یادآوری شد، احکامی بود که زمان مشروطیت توسط مرحوم آخوند خراسانی (رضوان الله علیه) که در نجف مستقر بودند صادر میشد و در تضاد کامل بود با آنچه که مرحوم شیخ فضل الله نوری – که درود و رحمت خدا بر او باد-  درباره ی مشرطیت و لوازم آن موضعگیری میکردند. با اینکه خود آخوند خراسانی ایشان را به عنوان یک مجتهد مسلّم، برای نظارت و مدیریت امور جاری سیاسی-اجتماعی به ایران فرستاده بودند! نکته ی بسیار مهم در این اختلاف نظر هم ، شناخت روشن و از نزدیک ِ مرحوم شیخ فضل الله نوری – که درود و رحمت خدا بر او باد- نسبت به جریانات فکری و مبانی دیدگاه های منورالفکران زمانه بود و خلأ این مؤلفه ، همان چیزی بود که باعث میشد مرحوم آخوند در نجف فتاوای متضاد نظر ایشان داشته باشند.

و باز یاد فتوای تاریخی و الهی ِ تحریم توتون و تنباکو توسط میرزای بزرگ شیرازی (رضوان الله علیه) افتادم که چقدر به موقع و دقیق و هشیارانه صادر شد ؛ و بلایی که بر سر استعمار آورد، تلخی اش برای همیشه در کام و خاطرش ماندگار شد. و ناخودآگاه آن را در ذهنم مقایسه کردم با تبعات تبلیغاتی ایکه این فتوای مراجع بزرگوار میتواند داشته باشد.

3.     حقیقتاً خود را در حدی نمیدانم که بخواهم نسبت به فتوای مرجعی اظهار نظر کنم ؛ اما با این اتفاق بهتر توانستم پی ببرم به اهمیت «دو عنصر زمان و مکان در اجتهاد» که حضرت روح الله – سلام و صلوات بیکران الهی بر او- بسیار بر آن تأکید داشتند.

4.     در این میان حکم مرجع بزرگوار دیگری را دیدم که درباره ی رایتل نظری متفاوت داده بودند. اینجا  و تمام آنچه لازم بود در پاسخ دیدگاه مقابل به آن توجه شود را خلاصه وار بیان کرده بودند. کمی خیالم آسوده شد !

۹۱/۱۲/۰۱
ملااحمدی

روشن فکری